(سوژه و ابژه) و (سوبژکتیویسم و اُبژکتیویسم)
اُبژه : (Object) [فلسفه] ابژه در تعریف به معنی مفعول و شیئی است که فعل بر آن صورت میگیرد یا شناسایی میشود. بنا به همین مفهوم گاهی ابژه را «متعلقِ شناسایی» نیز ترجمه میکنند. ابژه هر آن چیزی است که حاصل ادراک است. بر اثر ادراک حصول معلوم میگردد و عینیت آن اعتبار مییابد.
سوژه (subject): [فلسفه] این عبارت در مقابل ابژه قرار میگیرد و معنی لغوی آن «موضوع» است که گاه «فاعل شناسا» نیز ترجمه شده است. این واژه در قرون قبل مدرن به عنوان «موضوع ادراک» شناخته شده بود و در فلسفه مدرن، مفهوم آن عمدتاً با عنوان «کسی که فعل را مرتکب میشود» معرفی شد. در فلسفه اسلامی، سوژه و ابژه گاهی «دال و مدلول» نیز خوانده شدهاند.
به منظور درک بهتر این دو مفهوم اساسی باید فلسفه مدرن را جستوجو کرد.
عقل انسان از نظر دکارت قادر است به ماهیت همه موجودات پی برده و آنان را مورد شناسایی قرار دهد و در چنین حالتی، خرد انسان «فاعل شناسا» یا همان سوژه خوانده میشود و جهان پیرامون «شیءهای مورد شناسایی» یا ابژه خوانده میشوند.
البته این دو مفهوم در اواخر قرن هجدهم و توسط فلاسفهای چون لاک و لایبنیتس متحمل بار معنایی جدید شدند و «کنشهای فکری که قابل ادراک توسط چشم نیستند» هم به دایره ابژهها اضافه شد و به عبارتی ابژه مفهوم «چیزی که درباره آن اندیشیده میشود» را پیدا کرد.
سوبژکتیویسم (subjectivism): [فلسفه] سوبژکتیویسم یا اصالت سوژه که گاهی «ذهنیت گرایی» نیز ترجمه شده است را میتوان طبق مفهوم رایج، اعتقاد به خصوصی بودن ذهن هر شخص دانست. به عبارت دیگر، هر فرد ذهنیات خاص خود را دارد که بر اساس علایق و سلایق وی بوده و همین مسئله وی را از سایر افراد متمایز میکند. هر شخص تجربیات ذهنی دارد که اساس همه قوانین و معیارهاست. سوبژکتیویسم تلاش دارد تا قواعدی را که به گونهای مستقل از خواست فرد است، به شیوهای ذهنی و مرتبط با فاعل شناسا (سوژه) تحلیل و توصیف کند. در این شیوه برداشت، همه احکام را نهایتاً به سلایق ذهنی افراد ربط میدهد.
فیلسوفانی نظیر لاینیتس، اسپینوزا و دکارت را میتوان سوبژکتیویستهایی دانست که با قائل شدن به اصالت فهم برای عقل ِ انسان با عنوان راسیونالیست یا عقلگرا نیز
شناخته میشوند.
اُبژکتیویسم (Objectivism):[فلسفه] رویکرد اصالت ابژه که گاهی در ترجمه فارسی «عینیتگرایی» نیز عنوان شده است، دقیقاً در نقطه مقابل اصالت سوژه قرار دارد. حامیان اصالت ابژه خلاف سوبژکتیویستها که به ذهنیت اصالت میدهند به عینیت احکام و قواعد اعتقاد دارند و بر این باورند که مفاهیم بنیادین (اخلاقی، زیبایی شناختی و... ) که تعیینکننده ارزشها و هنجارها هستند، وجود عینی و خارجی دارند و آنها را نمیتوان صرفاً بر ساخته ذهنیات افراد دانست.
به عبارت دیگر، این مفاهیم اموری هستند که میتوان مستقل از عواطف، احساسات و سلایق درباره شان احکام صادر کرد و صدق و کذب آنها را نشان داد. متفکرانی چون «جان لاک» و «هیوم» را میتوان فلاسفه معتقد به اصالت ابژه دانست که مبتنی بر عینیتگرایی، تجربه حسی را مقدم بر شناخت ذهنی دانسته و از این رو به آنان فلاسفه تجربهگرا (آمپریست) نیز اطلاق میشود.
http://www.javanonline.ir/fa/news/890229
- ۹۷/۰۱/۳۰
خدا خیرتون بده منم استفاده کردم