خردخواهی و خودخوانی

زندگی نیازموده ارزش زیستن ندارد. سقراط

خردخواهی و خودخوانی

زندگی نیازموده ارزش زیستن ندارد. سقراط

سلام خوش آمدید

۱۰ مطلب در فروردين ۱۳۹۷ ثبت شده است

 

اُبژه : (Object) [فلسفه] ابژه در تعریف به معنی مفعول و شیئی است که فعل بر آن صورت می‌گیرد یا شناسایی می‌شود. بنا به همین مفهوم گاهی ابژه را «متعلقِ شناسایی» نیز ترجمه می‌کنند. ابژه هر آن چیزی است که حاصل ادراک است. بر اثر ادراک حصول معلوم می‌گردد و عینیت آن اعتبار می‌یابد. 

سوژه (subject): [فلسفه] این عبارت در مقابل ابژه قرار می‌گیرد و معنی لغوی آن «موضوع» است که گاه «فاعل شناسا» نیز ترجمه شده است. این واژه در قرون قبل مدرن به عنوان «موضوع ادراک» شناخته شده بود و در فلسفه مدرن، مفهوم آن عمدتاً با عنوان «کسی که فعل را مرتکب می‌شود» معرفی شد. در فلسفه اسلامی، سوژه و ابژه گاهی «دال و مدلول» نیز خوانده شده‌اند. 

به منظور درک بهتر این دو مفهوم اساسی باید فلسفه مدرن را جست‌وجو کرد.

عقل انسان از نظر دکارت قادر است به ماهیت همه موجودات پی برده و آنان را مورد شناسایی قرار دهد و در چنین حالتی، خرد انسان «فاعل شناسا» یا همان سوژه خوانده می‌شود و جهان پیرامون «شیء‌های مورد شناسایی» یا ابژه خوانده می‌شوند

البته این دو مفهوم در اواخر قرن هجدهم و توسط فلاسفه‌ای چون لاک و لایبنیتس متحمل بار معنایی جدید شدند و «کنش‌های فکری که قابل ادراک توسط چشم نیستند» هم به دایره ابژه‌ها اضافه شد و به عبارتی ابژه مفهوم «چیزی که درباره آن اندیشیده می‌شود» را پیدا کرد

سوبژکتیویسم (subjectivism): [فلسفه] سوبژکتیویسم یا اصالت سوژه که گاهی «ذهنیت گرایی» نیز ترجمه شده است را می‌توان طبق مفهوم رایج، اعتقاد به خصوصی بودن ذهن هر شخص دانست. به عبارت دیگر، هر فرد ذهنیات خاص خود را دارد که بر اساس علایق و سلایق وی بوده و همین مسئله وی را از سایر افراد متمایز می‌کند. هر شخص تجربیات ذهنی دارد که اساس همه قوانین و معیارهاست. سوبژکتیویسم تلاش دارد تا قواعدی را که به گونه‌ای مستقل از خواست فرد است، به شیوه‌ای ذهنی و مرتبط با فاعل شناسا (سوژه) تحلیل و توصیف کند. در این شیوه برداشت، همه احکام را نهایتاً به سلایق ذهنی افراد ربط می‌دهد. 

فیلسوفانی نظیر لاینیتس، اسپینوزا و دکارت را می‌توان سوبژکتیویست‌هایی دانست که با قائل شدن به اصالت فهم برای عقل ِ انسان با عنوان راسیونالیست یا عقلگرا نیز

 شناخته می‌شوند. 

اُبژکتیویسم (Objectivism):[فلسفه] رویکرد اصالت ابژه که گاهی در ترجمه فارسی «عینیت‌گرایی» نیز عنوان شده است، دقیقاً در نقطه مقابل اصالت سوژه قرار دارد. حامیان اصالت ابژه خلاف سوبژکتیویست‌ها که به ذهنیت اصالت می‌دهند به عینیت احکام و قواعد اعتقاد دارند و بر این باورند که مفاهیم بنیادین (اخلاقی، زیبایی شناختی و... ) که تعیین‌کننده ارزش‌ها و هنجارها هستند، وجود عینی و خارجی دارند و آنها را نمی‌توان صرفاً بر ساخته ذهنیات افراد دانست. 

به عبارت دیگر، این مفاهیم اموری هستند که می‌توان مستقل از عواطف، احساسات و سلایق درباره شان احکام صادر کرد و صدق و کذب آنها را نشان داد. متفکرانی چون «جان لاک» و «هیوم» را می‌توان فلاسفه معتقد به اصالت ابژه دانست که مبتنی بر عینیت‌گرایی، تجربه حسی را مقدم بر شناخت ذهنی دانسته و از این رو به آنان فلاسفه تجربه‌گرا (آمپریست) نیز اطلاق می‌شود. 

 

http://www.javanonline.ir/fa/news/890229

 

  • ۲ نظر
  • ۳۰ فروردين ۹۷ ، ۱۸:۴۹
  • حمید خسروانی

privation : ( prʌɪˈveɪʃ(ə)n( ‎ In philosophy, privation may refer to the absence of a necessary quality in the universe. For example, as part of his theodicy, Augustine denied the existence of evil as its own entity; rather, he described evil as a privation

 

امر عدمی (فقدان /کمبود ) : امر عدمی در فلسفه ، به فقدان یک کیفیت ضروری در جهان اشاره دارد .  برای مثال ، اگوستین در قسمتی از تئودیسی خود ،وجود شر را به عنوان یک هویت مشخص انکار کرد.  به جای آن او شر را به عنوان یک امر عدمی توصیف می کند. 

 

توضیح : برای معنی تئودیسی به واژه ی 45 در قسمت 53 اصطلاح پایه ایی فلسفی در وبلاگ مراجعه شود.

 

ترجمه و توضیح : حمید خسروانی 

 

  • ۰ نظر
  • ۲۸ فروردين ۹۷ ، ۲۲:۱۱
  • حمید خسروانی

Determinism :  fidelity, determinism, is a philosophical issue according to which every event, such as human knowledge, behavior, decisions, and actions, is determined by means of a causal chain of preceding events. The determinism can also be defined in another way: the hypothesis according to which one and only one physical possibility is possible at any given moment. As a result of numerous historic controversies over the question of determinism, there are various philosophical views on this issue

 

The determinism is usually against free will and moral responsibility

 

 

جبرگرایی : تقدیرگرایی، دترمینیسم یا تعین‌گرایی یک موضوع فلسفی است که بر طبق آن هر رویدادی از جمله شناخت، رفتار، تصمیمات و کنش‌های آدمی به صورت عِلّی بدست زنجیرهٔ پیوسته‌ای از رخدادهای پیشین تعیین شده‌است. جبرگرایی را به شکل دیگری نیز می‌توان تعریف نمود: فرضیه‌ای که بر طبق آن در هر لحظه یک و تنها یک آیندهٔ فیزیکیِ ممکن و شدنی وجود دارد. در نتیجهٔ جدال‌های تاریخی بیشماری که بر سر مسئلهٔ جبرگرایی صورت گرفته‌است، دیدگاه‌های فلسفی گوناگونی در این باره وجود دارد.

 

جبرگرایی معمولاً در مقابل اراده آزاد و مسئولیت اخلاقی قرار دارد.

 

  • ۰ نظر
  • ۲۲ فروردين ۹۷ ، ۲۰:۱۵
  • حمید خسروانی

Analogy : Analogy is one of a kind of logical argument. An allegory is the propagation of a sentence of an affair to another because of a kind of similarity between them. The result of the allegorical argument, unlike the deductive reasoning, is uncertain; that is, if the preliminaries of the argument are true, the result of the argument must also be true; hence, in the allegorical argument, the result comes with the term "probably"

Extraction of partial propositions of one or, possibly, of several other partial propositions to the validity of the facets of those propositions is an analogy. For example, if we say that the lemon is round and contains only citrus, and the orange is round and contains citrus, then we conclude that the ball is round and it is not the citrus that is common to the result but the citrus of the ball is not necessarily correct, then the results of the allegorical reasoning are completely Not reliable

 


تمثیل یا آنالوژی (فرانسوی: ‏analogie‏) یکی از اقسام استدلال منطقی است. تمثیل عبارت است از سرایت دادن حکم یک امر به ‏امر دیگر به دلیل وجود نوعی از مشابهت میان آن‌ها. نتیجه استدلال تمثیلی، بر خلاف استدلال قیاسی از قطعیت برخوردار نیست؛ ‏یعنی چنان نیست که اگر مقدمات استدلال صادق باشند، نتیجه استدلال نیز حتماً صادق باشد؛ از این رو، در استدلال تمثیلی، نتیجه ‏همراه با واژهٔ «احتمالاً» آورده می‌شود.‏


استخراج گزاره‌ای جزئی از یک یا احیاناً چند گزارهٔ جزئی دیگر به اعتبار وجه یا وجه‌های مشترک آن گزاره‌ها، تمثیل است. مثلاً ‏اگر بگوییم لیمو گرد هست و جز مرکبات هست و پرتقال گرد هست و جز مرکبات هست و سپس نتیجه بگیریم توپ گرد هست و ‏جز مرکبات هست از اشتراک گرد بودن به نتیجه جز مرکبات بودن توپ می‌رسیم که لزوماً صحیح نیست، پس نتایج استدلال ‏تمثیلی کاملاً قابل اطمینان نیست.‏

 

  • ۰ نظر
  • ۱۸ فروردين ۹۷ ، ۰۹:۱۰
  • حمید خسروانی

The analytic–synthetic distinction :anəˈlɪtɪk /sɪnˈθɛtɪk is a semantic distinction, used primarily in philosophy to distinguish propositions (in particular, statements that are affirmative subject–predicate judgments) into two   types: analytic propositions and synthetic propositions. Analytic propositions are A proposition that is predicated on the subject . For example : "This triangle consists of three sides" "Unmarried man is not married 

 synthetic propositions are : A proposition that its predicate is not enclosed with. For example "This triangle is beautiful" "Unmarried man is happy" . Beauty is not in the definition of a triangle, as happiness is not in single definition

 

تمایز تحلیلی ـ ترکیبی : یک تمایز معنایی است که عمدتا در فلسفه برای تمایز گزاره ها به کار می رود. ( به ویژه ،  جمله هایی که موضوع به وسیله ی محمول تصدیق می شود  ) به دو قسم تقسیم می شوند : گزاره های تحلیلی و گزاره های ترکیبی . گزاره های تحلیلی :گزاره‌ای که محمولِ آن در موضوع محصور باشد.  مثلا «این مثلث از سه ضلع تشکیل شده‌است» «انسانِ مجرد ازدواج نکرده است» . 

گزاره‌ای که محمولِ آن در موضوع محصور نباشد. مثال‌هایِ ممکن از گزارهٔ ترکیبی: (این مثلث زیبا است .) (انسانِ مجرد خوش‌بخت است . )  زیبایی در تعریفِ مثلث نیست، همان‌طور که خوش‌بختی در تعریفِ مجرد نیست.

 

  • ۰ نظر
  • ۱۲ فروردين ۹۷ ، ۰۲:۱۷
  • حمید خسروانی

Absolutism) : ˈabsəluːtɪz(ə)m  ( this term refer to philosophical stances which promote notions of absolute truth, involving contentions that in particular realms of thought, all statements in that domain are either absolutely true or absolutely false

 

 

مطلق گرایی : این اصطلاح به دیدگاه های فلسفی اشاره می کند که مفاهیم حقیقت مطلق را ترویج می دهند، شامل مواردی که که در حوزه های مختلف اندیشه، تمام اظهارات در آن حوزه، کاملا صادق یا کاملا کاذب است؛

 

 

توضیح : این واژه که معتقد است حقیقت مطلق وجود دارد و ما می توانیم به آن دست یابیم  در مقابل  واژه ی نسبی گرایی است که معتقد است باید در همه چیز به دیده ی شک و احتمال نگریست. که در حوزه های فلسفه های اخلاق و سیاست بسیار کاربرد دارند.

 

 

توضیح وترجمه : حمید خسروانی

  • ۰ نظر
  • ۰۹ فروردين ۹۷ ، ۰۶:۳۹
  • حمید خسروانی

essence‎ or quiddity : ˈɛs(ə)ns) ‌ (kwɪdɪti) In philosophy, essence is the property or set of properties that make an entity or substance what it fundamentally is, and which it has by necessity, and without which it loses its identity

 

ذاتی : در فلسفه ، ذاتی ،  ویژگی یا ویژگی هایی است که هویت یا جوهر (آن چیزی که ذاتا هست) را می سازد. و برای آن شی  وجوب دارد و بدون آن ، شئ هویت خود را از دست میدهد . 

 

 

accident :   Essence is contrasted with accident‎ . a property that the entity or substance has contingently, without which the substance can still retain its identity

 

 

عرضی : ذاتی در مقابل عرضی است. ویژگی که در هویت یا جوهر  شئ به طور احتمالی  وجود دارد ، بدون آن تشخص جوهر سرجایش است. 

 

 

 

توضیح بسیار مهم : خدمت دوستان عرض کنم که یکی از اشتباهات رایج بین نه تنها دانشجویان بلکه اساتید فلسفه خلط ذات با ذاتی و عرض با عرضی است که من این را طی مدتی که فلسفه میخوانم متوجه شدم .  

 

ذاتی و عرضی : باید دانست که ذاتی همان است که در کلیات خمس مطرح می شود اصطلاحا ذاتی باب ایساغوجی می گویند ، که حقیقتِ ماهیت شی را تشکیل میدهد . مثلا حقیقت ماهیت انسان : حیوانیت و ناطقیت است.

و در مقابل آن عرضی می باشد که ویژگی بیرونی ماهیت شی را تشکیل میدهد نه هویت آن را . مثل خنده یا نویسندگی برای انسان . 

معادل و توضیحات انگلیسی آنها در  این بخش آمده است. 

 

ذات (جوهر ) و عرض : ذات یا همان جوهر جنس الاجناس است (لا جنس فوقه ) مثل عقل یا نفس و ... در تعریف آن گفته اند : ماهیتی که برای تحققش نیاز به موضوع ندارد. ( زیرا خودش نقش موضوع را بازی می کند. در انگلیسی معادل آن substance است . و ارتباط بین ذات با ذاتی که در بالا مطرح کردیم لازم وملزوم است . یعنی ذات دارای ذاتی است و ذاتی برای ذات است .

و در مقابل ذات ، عرض وجود دارد،  آن چیزی است که به آن جنس عالیه می گویند و در تعریف آن می گویند ماهیتی است که در تحقق خود نیاز به موضوع (جوهر ) دارد . مثل کم یا کیف یا ... در انگلیسی معادل آن همانند عرضی accident   است

 

توضیح و ترجمه : حمید خسروانی

 

 

 

 

 

  • ۰ نظر
  • ۰۵ فروردين ۹۷ ، ۲۲:۴۴
  • حمید خسروانی

Qualia : (kweɪli) refers to qualitative or emotional qualities of the state of mind. For example, the direct experience of colors, pain, smell, anger are examples of mental qualities

 

کیفیات ذهنی : رجوع به ویژگی‌های کیفی یا احساسی وضعیت ذهن . به عنوان مثال تجربه‌ی مستقیم رنگ‌ها، درد، بو، خشم مثال‌هایی از کیفیات ذهنی می‌باشند.

 

 

تجربه کیفی رنگ قرمز از مثال‌های معروف کیفیات ذهنی می‌باشد.

  • ۰ نظر
  • ۰۳ فروردين ۹۷ ، ۲۳:۴۰
  • حمید خسروانی

Tabula Rasa: (ˌtabjʊlə ˈrɑːzə) the epistemological idea، that individual human beings are born with no innate mental content, but their knowledge is built up gradually from their experiences and sensory perceptions of the outside world literally, "blank slate

 

 لوح سفید : نظریه ی معرفت شناختی،که می گوید افراد انسان بدون هیچ نوع مفهومِ ذهنی ِ فطری متولد می شوند ، بلکه ادراکات او معمولا از تجربه و ادراک حسی خارجی ساخته می گردند. اصطلاحا : لوح سفید.

 

توضیح : در تاریخ فلسفه در مورد چگونگی ایجاد تصورات در ذهن سه نظریه مطرح است . 1. حسیون : که همین نظریه لوح سفید را دارند . ازجمله جان لاک  2. عقلیون : که قائل اند برخی از تصورات انسان فطری می باشند و با انسان متولد می شوند . دکارت و کانت و پیروان این دو تابع این نظریه می باشند . 3. حکمای اسلامی که مخالف دو نظریه اول هستند و قائل هستند تصورات انسان ها ابتدا توسط حواس دریافت می شوند و سپس بدیهی و عقلی می شوند . 

برای تفصیل این بحث به مقاله پنجم کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم علامه طباطبایی و پاورقی های شهید مطهری مراجعه شود . 

 

 

توضیح و ترجمه : حمید خسروانی 

  • ۰ نظر
  • ۰۲ فروردين ۹۷ ، ۲۳:۳۴
  • حمید خسروانی

Theology: (θɪˈɒlədʒi ) the study of the nature of God and religious truth, which seeks to justify or support religious claims

 

الهیات : مطالعه ماهیت خدا و اعتقاد دینی ، که به جست وجوی توجیه یا حمایت از ادعاهای دینی می باشد.  

 

 

  • ۰ نظر
  • ۰۲ فروردين ۹۷ ، ۰۱:۰۴
  • حمید خسروانی
خردخواهی و خودخوانی

دکتر حمید خسروانی دانش‌آموخته حقوق و فلسفه
آدرس وبسایت رسمی. از سال ۱۳۹۹ مطالب من در این وبسایت منتشر می‌شود:
https://hamidkhosravani.ir/

آخرین نظرات
نویسندگان