خردخواهی و خودخوانی

زندگی نیازموده ارزش زیستن ندارد. سقراط

خردخواهی و خودخوانی

زندگی نیازموده ارزش زیستن ندارد. سقراط

سلام خوش آمدید

۵۴ مطلب با موضوع «زبان انگلیسی تخصصی فلسفه :: 53 اصطلاح پایه ایی فلسفی» ثبت شده است

Paradox: (parədɒks) a statement or sentiment that is seemingly contradictory or opposed to common sense, and yet is perhaps true in fact, or a statement that is actually self-contradictory (and therefore false) even though it appears true

پارادوکس (متناقض نما) : سخن یا احساسی که ظاهرا متناقض و متضاد با عقل سلیم است و در عین حال ممکن است در واقع درست باشد. ، یا سخنی که در واقع خود متناقض (وبنابراین غلط است) است ولی در ظاهر صحیح می باشد.

 

ترجمه : حمید خسروانی

                                                    

                                                  

  • ۰ نظر
  • ۱۵ اسفند ۹۶ ، ۱۹:۴۱
  • حمید خسروانی

.Particular:(pəˈtɪkjʊlə) a concrete individual object which cannot be copied without introducing new distinct particulars

 

 Socrates is a particular there's only one Socrates-the-teacher-of-Plato and one cannot make copies of him without introducing new, distinct particulars

 

خاص (جزئی ) :یک چیز خاص محسوس ، که بدون معرفی ویژگی های متمایز جدید ، نمیتواند بدل سازی شود.

 

مثلا : سقراط یک چیز خاص است که تنها (یک سقراط معلم افلاطون ) وجود دارد ، و نمیتوان او را بدون معرفی ویژگی های مخصوص و متمایز جدید بدل سازی کرد. 

 

نمونه این اصطلاح وتعریف در فلسفه اسلامی هم مطرح میباشد. از دیدگاه فلاسفه محال است که دوچیز به طور مطلق مثل هم باشند. البته ممکن است دو چیز در ظاهر مثل هم باشند، اما نه به طور مطلق؛ مثلاً در دو زمان مختلف یا در دو مکان مختلف که همین اختلاف در مکان و زمان باعث می‌شود که این دو چیز به طور مطلق مثل هم نبوده، بلکه دو چیز متفاوت باشند؛ از همین روی گفته‌اند که اجتماع مثلین عقلاً محال است.

 

  • ۰ نظر
  • ۱۴ اسفند ۹۶ ، ۲۱:۳۴
  • حمید خسروانی

.Ontology:( ɒnˈtɒlədʒi) the study of conceptions of reality, existence and the nature of bein

 

وجودشناسی : مطالعه ی ( مفاهیم واقعیت ، وجود ) و چیستی هستی . 

 

 

نکته ی  عجیب و جالب توجه در این تعریف ، عبارت nature of being  میباشد که به معنای چیستی  وجود است .یعنی  با مای شرح الاسمی میخواهیم هل بسیط را بشناسیم !

being و existence با هم مترادف میباشند به معنای وجود . 

و nature به معنای چیستی و مسامحتا مترادف با essence و quiddity میباشد

                                                               

  • ۰ نظر
  • ۱۳ اسفند ۹۶ ، ۲۰:۴۰
  • حمید خسروانی

Object :(ɒbdʒɪkt) a thing, an entity or a being, that can have properties and bear relations to other objects. They are usually types of particulars, but there can also be abstract objects

 

شیء: یک چیز، یک هویت یا یک موجود ، که می تواند ویژگی هایی  داشته باشد و روابطش را با سایر اجسام حفظ کند. آنها معمولا نوع خاصی هستند، اما اینجا منظور میتواند اشیاء انتزاعی باشد . 

 

  • ۰ نظر
  • ۱۲ اسفند ۹۶ ، ۲۰:۳۳
  • حمید خسروانی

Noumenon:(nuːmənɒn) the intellectual conception of a thing as it is in itself, not as it is known through perception .c.f. Phenomenon

 

 نومن (بود / شی فی نفسه ) : مفهوم عقلی یک چیز فی ذاته (در ذات خودش) نه آن چیزی که ما از راه ادراک (حسی ) میفهمیم .( در مقایسه با فنومن /پدیدار )

 

Phenomenon:(fəˈnɒmɪnən) a thing as it appears to be, as constructed by the mind and perceived by the senses ، c.f. Noumenon

 

 فنومن ( نمود / پدیدار) : چیزی که در ظاهر میباشد ، به گونه ایی که به وسیله ی ذهن ساخته میشود و به وسیله ی حواس فهمیده میشود. (در مقایسه با نومن )

 

 

نکته : در تصویر زیر شمع به عنوان فنومن و علامت سوال به عنوان نومن است و چشم هم  به عنوان ادراک کننده . 

  • ۰ نظر
  • ۱۱ اسفند ۹۶ ، ۲۲:۴۱
  • حمید خسروانی

Monad:(mɒnad) an unextended, indivisible and indestructible entity that is the basic constituent of physical reality

 

موناد ( جوهردر تعریف لایب نیتز ) : یک ذات فنا ناپذیر و تقسیم ناپذیر (لایتجزی) و بی امتداد ، که اساس تشکیل دهنده ی واقعیت خارجی (فیزیکی)  است . 

indestructible : فناناپذیر

indivisible : تقسیم ناپذیر (لایتجزی)

unextended : بی امتداد 

entity: هویت . چیز

 دوستان عزیز این لغت ابتدا توسط لایب نیتز وارد فلسفه شد . که تفسیر او از جوهر است . 

 

ترجمه : حمید خسروانی

                                                

 

  • ۰ نظر
  • ۱۰ اسفند ۹۶ ، ۲۰:۰۲
  • حمید خسروانی

.Instantiation:(ɪnˈstanʃɪeɪt)  the representation of an idea in the form of an instance or example of it

 

مصداق یافتن: بیان یک نظریه در قالب نمونه یا مثال آن.

  • ۰ نظر
  • ۰۹ اسفند ۹۶ ، ۲۰:۵۹
  • حمید خسروانی

Law of Non-Contradiction: the basic law of logic which states that it is not possible for something to be and not be at the same time

 

اصل عدم تناقض (ام القضایا) : اصل اساسی منطق ، که بیان میکند امکان ندارد چیزی در یک زمان هم باشد و هم نباشد.

 کلمه ی law در اینجا به معنای اصل میباشد.

  • ۰ نظر
  • ۰۸ اسفند ۹۶ ، ۲۰:۵۷
  • حمید خسروانی

.Theorem: a statement which has been proven to be true by a rigorous argument

 

قضیه :گزاره ایست که توسط استدلال دقیق ثابت شده است.

 

  • ۰ نظر
  • ۰۷ اسفند ۹۶ ، ۲۱:۱۸
  • حمید خسروانی

Infinite Regress: (ˈɪnfɪnɪt/rɪˈɡrɛs (:a sequence of reasoning or justification which can never come to an end

تسلسل : توالی استدلال یا توجیهی که هرگز نمی تواند پایان یابد.

  • ۰ نظر
  • ۰۶ اسفند ۹۶ ، ۱۸:۰۸
  • حمید خسروانی
خردخواهی و خودخوانی

دکتر حمید خسروانی دانش‌آموخته حقوق و فلسفه
آدرس وبسایت رسمی. از سال ۱۳۹۹ مطالب من در این وبسایت منتشر می‌شود:
https://hamidkhosravani.ir/

آخرین نظرات
نویسندگان