- ۰ نظر
- ۰۱ شهریور ۰۲ ، ۲۰:۴۷
در علم کلام اعتقادات دینی به صورت تحلیلی و توصیفی مورد بحث قرار میگیرد؛ ولی این تحلیلها و توصیفها دارای تاریخچه و فرقههای خاصی است که علم کلام در بستر آنها شکل گرفته است. به علمی که به این تاریخچه و فرقهها میپردازد علم فرق و مذاهب کلامی اسلام میگویند.
روش علم فرق و مذاهب، نقلی و تاریخی سپس توصیفی است اما روش کلام عقلی و نقلی در استنباط عقاید اسلامی است. موضوع علم فرق، فرقههای اعتقادی است اما موضوع کلام اعتقادات دینی است. غایت علم فرق معرفی مکاتب اعتقادی و غایت علم کلام استنباط عقاید دینی اسلامی است.
این جزوه کاربردی فرق و مذاهب کلامی اسلامی از جمله فرقههای نخستین در صدر اسلام و تمامی فرقهها و انشعابات اهل تسنن و شیعه را بر پایه کتابهایی همچون کتاب «تاریخ فرق اسلامی» نوشته حسین صابری و کتاب «آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی» رضا برنجکار و چند کتاب دیگر تهیه و تدوین شده است. با خواندن این جزوه یک شَما و تصویر بسیار کلی از علم فرق و مذاهب اسلامی به دست میآید و فرد را برای ورود به مباحث تخصصیتر و کاملتر آماده میکند. همچنین این جزوه برای آزمونهای ارشد و دکتری رشتههای فلسفه و کلام و همچنین آزمونهای استخدامی مناسب است. به عبارت دیگر تمام نکات مهمی که فقط با خواندن و تسلط بر آنها میتوان بخش سوالاهای کلامی آزمون را پاسخ گفت در این جزوه بیان شده است. برای دسترسی به این جزوه از طریق آدرس وب سایت رسمی حمیدخسروانی اقدام کنید.
فِرَق یعنی گروهها و مذاهب یعنی آرا و عقاید.
ملل یعنی دین و شریعت و نحله یعنی ادعا که در مورد همه فرق و مذاهب دینی و غیردینی سخن میگویند.
یعنی آن فرقهها در فضای اسلام رشد یافته و آرای آنها غالباً با استناد به منابع اسلامی طرح شده است هرچند ممکن است در نحوه استناد و استنباط از متون دینی اشتباه و انحرافی رخ داده باشد.
پس از رحلت پیامبر اختلافات کلامی، عقلی، اخلاقی و عملی (احکامی عبادی و غیر عبادی) پیش امد. اختلافات کلامی یا اعتقادی در مورد توحید و صفات حق یا اصول دین و فروع دین باعث فرقههایی چند شد:
روش فرقه و مذاهب، نقلی و تاریخی سپس توصیفی است اما روش کلام عقلی و نقلی در استنباط عقاید اسلامی است.
موضوع علم فرق، فرقههای اعتقادی است اما موضوع کلام اعتقادات دینی است.
غایت علم فرق معرفی مکاتب اعتقادی و غایت علم کلام استنباط عقاید دینی اسلامی است.
علم کلام اسلامی که درباره اصول اعتقادی و به عبارت دیگر گزارههای صدق و کذببردار دین اسلام بحث میکند دارای سیر تاریخی و تحول خاصی بوده است که داشتن یک تصویر و دید کلی نسبت به آن، دانشجو را برای ورود به مباحث جزئیتر آن آماده میکند.
این جزوه خلاصه کاربردی علم کلام اسلامی میباشد. که بر پایه کتابهایی همچون کتاب «آموزش کلام اسلامی» نوشته محمد سعیدی مهر و کتاب «کلیات علوم اسلامی جلد دوم» شهید مطهری و چند کتاب دیگر تهیه و تدوین شده است. با خواندن این جزوه یک شَما و تصویر بسیار کلی از علم کلام اسلامی به دست میآید و فرد را برای ورود به مباحث تخصصیتر و کاملتر آماده میکند. همچنین این جزوه برای آزمونهای ارشد و دکتری رشتههای فلسفه و کلام و همچنین آزمونهای استخدامی مناسب است. به عبارت دیگر تمام نکات مهمی که فقط با خواندن و تسلط بر آنها میتوان بخش سوالاهای کلامی آزمون را پاسخ گفت در این جزوه 13 صفحهای بیان شده است. برای دسترسی به این جزوه از طریق آدرس وب سایت رسمی حمیدخسروانی اقدام کنید.
نکته 1: این سه علم همه آنچه در متون اسلامی (قرآن و روایات) است را توضیح میدهد. و منظور علوم اسلامی مثل ادبیات، فلسفه، منطق و ... نیست.
نکته 2: عقاید با عقل انسان، اخلاق با خلق و خوی انسان و فقه با عمل انسان کار دارد.
نیمه دوم قرن اول هجری پارهای مسائل کلامی مثل جبر و اختیار، عدل در درس حسن بصری شروع شد. اختیاریهایی مثل معبد جهنی و غیلان دمشقی را قدری میگفتند که بعدها معتزله راه آنها را ادامه دادند. جبریها را جبری میگفتند؛ که بعدها در اشاعره این کار دنبال شد.
این سخن نظر مستشرقین است اما در واقع علم کلام که استدلالی و عقلانی باشد از قرآن و تفسیرهای حضرت پیامبر (ص) و خطبههای حضرت علی (ع) شروع شد. پس سر رشته علم کلام عقلانی که خواجه نصیر میگفت در واقع از خود قرآن شروع شد؛ قرآن میخواهد که انسان با اندیشه به ایمان برسد. اصول دین را باید با منطق و تفکر ایمان آورد. پیوستن اقوام و ملل مختلف و افکار و فرهنگها و ادیان مختلف باعث شده که درگیریهای کلامی شکل بگیرد و کم کم از قرن دوم علم کلام شکل گرفت.
اولین بحث در کلام اختیار و جبر بود که در ارتباط با خدا بحث قضا و قدر را به میان کشید. و در رابطه با انسان بحث جبر و اختیار را به میان کشید. این خودش بحث عدل را به میان کشید که جبر را ظلم دانستند و اختیار را عدل میدانستند. بحث عدل بحث حسن و قبح ذاتی افعال را به میان میآورد و این به نوبه خود بحث عقل و مستقلات عقلیه را به میان آورد و این بحث نیز بحث حکمت یعنی غایتمند بودن ذات و افعال خداوند را به میان میکشید و کم کم بحث از چیستی توحید افعالی و صفاتی باز شد.
جبر و اختیار و قضا و قدر = عدل و ظلم = حسن و قبح ذاتی افعال = مستقلات عقلیه = حکمت خدا = توحید ذاتی و صفاتی خدا.
دانلود جزوه فلسفه علم
این جزوه که در حدود 17 صفحه تنظیم شده است خلاصه کاربردی کتابهای «فلسفه علم در قرن بیستم نوشته دانالد گلیس ترجمه دکتر حسین میانداری» و چند کتاب دیگر همچون «مقدمهای بر فلسفه علم (مبانی فلسفی فیزیک) رودلف کارناپ» است که حاصل نکتهبرداریها و خلاصههای نویسنده است. با خواندن این جزوه یک شَما و تصویر بسیار کلی از فلسفه علم به دست میآید و فرد را برای ورود به مباحث تخصصیتر و کاملتر فلسفه علم آماده میکند. برای دسترسی به این جزوه از طریق آدرس وب سایت رسمی حمیدخسروانی https://hamidkhosravani.ir/ اقدام کنید.
فهرست
مسئله: آیا علم بر پایه ی استقراء است؟
نقد دیدگاه استقراء در مقام توجیه
روش انقلابهای علمی توماس کوهن
مراحل تغییر نظریههای علمی در تاریخ علم
فلسفه چیست؟
پاسخ به این سوال خود بحثی فلسفی است. قبل از فهمیدن شنا باید در آب افتاد یعنی شنا را با شنا فهمید؛ پس فلسفه را باید با فلسفه ورزیدن و درگیر شدن با آن فهمید. به ازای هر پاسخی به این سوال یک مکتب فلسفی وجود دارد. تعریف یونانی فلسفه همان تعریف معروف «وجود به ما هو وجود» است که مشترکات متافیزیکی موجودات را بررسی میکند. این تعربف برای فلسفه علم زیاد کارآمد نیست. زیرا بیشتر تعریف مابعدطبیعی است. فلسفه موضوع واحدی ندارد. حتی روش واحدی هم ندارد.
تعریف موقتی: پرسشهایی که انسان با آن روبرو است بطور کلی به دو دسته تقسیم میشوند:
پرسشهای بسته: مثلا آیا در کرات دیگر حیات وجود دارد؟ ویژگی اینگونه سوالها این است که فعلا نمیدانیم پاسخ را اما روشها برای رسیدن به پاسخ مورد اجماع است.
پرسشهای باز: اصلا خود حیات چیست؟ بین فیلسوفان زیستشناسی اختلاف وجود دارد. یا آیا عدد در جهان خارج از ذهن وجود دارد؟ بین فیلسوفان ریاضی اختلاف وجود دارد. از کجا شروع کنیم؟ با چه روشی شروع کنیم؟ چه فرضیاتی را قبول کنیم؟ اختلاف وجود دارد.
حالا پرسش باز تعریف فلسفه است. حتی تعریف وجود نیز پرسش باز پیرامون فلسفه متافیزیک است که نمیدانیم برای جواب از کجا آغاز کنیم؟ فلسفه رشتهای با سوالات چندین هزارساله و پاسخهای متناسب با مکتب فلسفی فیلسوف و سایر اطلاعاتی که ما از جهان به دست آوردهایم. مثلا آیا اراده آزاد «اختیار» وجود دارد؟
علم چیست؟
باز این یک پرسش باز فلسفی است. یکی از پرسشهای فلسفه علم است که علم چیست؟ اختلاف در تعریف آن وجود دارد.
تعریف موقتی: نهادی اجتماعی است که در پی کشف حقیقت درباره جهان خارج یا ساخت نظریههایی به لحاظ تجربی و عملی و کارامد است.
صنف عالمان دانشگاهی در پی دو هدف هستند:
- پردهبرداری از اسرار جهان
- ساختن نظریههایی که از نظر تجربی و پیش بینی رویدادها به لحاظ ساخت ابزار کارامد باشد.
نکته: فیلسوفان علم بر سر اینکه هدف علم کشف حقیقت است یا تولید نظریههای کارامد اختلاف نظر دارند. طرفداران مورد اول را رئالیست میگویند و مورد دوم را ابزارگرا میگویند.
کندوکاو فلسفی درباره مبانی و نتایج علوم تجربی.
تعریف به مثال: یکی از اصلیترین سوالات فلسفه علم این است که ماهیت علم تجربی چیست؟ سه پاسخ به طور کلی وجود دارد:
این جزوه، خلاصه کاربردی کتاب عقل و اعتقاد دینی اثر مایکل پترسون است. 14 فصل این کتاب به نحوی خلاصه شده است که هم در آزمون دکتری رشته های الهیات، فلسفه و کلام، فلسفه غرب و سایر رشتهها و آزمونها کاربرد دارد و هم قواعد عقلی، منطقی و کلامی که از منظر فیلسوفان غربی در تحلیل مسائل دینی فراگرفتن آنها مهم است در این جزوه در قالب نکتهها مفصلا بیان شده است.
در این جزوه سعی شده تنها به خلاصهای که فقط آمادگی آزمونی ایجاد میکند بسنده نکند بلکه خلاصه طوری شفاف و موجز بیان گردد که در یادگیری و بالابردن دانش مخاطب هم موثر باشد.
به جرات این خلاصه به نحوی نوشته است که لب مطالب کتاب بیان شده و مخاطب را از مراجعه به کتاب کاملا مستغنی میکند.
این جزوه توسط حمید خسروانی تهیه شده و در وب سایت شخصی https://hamidkhosravani.ir/ قابل دسترسی است.
یکی از مباحث مهمی که در این جزوه با آن آشنا می شویم این است که: عقلگرایان حداکثری که همان قرینهگرایان حداکثری و بنیان انگاران حداکثری هستند قائلاند که وقتی یک گزاره صادق، معنادار و مقبول است که دو شرط داشته باشد:
نقدی که بر این نظر وارد است این است که اولا خود این نظر بدیهی نیست و خود ویرانگر است؛ ثانیاً تنها علمی که بر پایه بدیهیات است منطق است و هر علمی را به منطق تحلیل بردن روش درستی نیست. تنها علومی که بر پایه حواس ظاهری سوارند علوم تجربی هستند و این باعث میشود هیچ گزاره غیر تجربی مقبول نباشد.
در مقابل عقلگرایان انتقادی یا معرفتشناسی اصلاح شده میگویند بدیهی در گزاره های غیر منطقی و غیر تجربی شخصی است؛ زیرا اثبات منوط به معرفت است و معرفت نیز شخصی است و متکی به شخص است؛ پس میتوان گزاره «خدا وجود دارد» را معرفتی پایه و اثبات شده قرار داد و با آن گزاره های دیگر دینی را اثبات کرد.
این نکته را نیز اضافه کنیم که معرفت غیر منطقی و غیر تجربی حسی مثل تجربه دینی یا شهود قلبی یک معرفت شخصی و متکی به شخص است و این تجربه دینی میتواند برای هر شخصی بدیهی و پایه قرار بگیرد و با آن گزاره های نظری را اثبات کند. اقناع عقلی در صورتی حاصل میشود که معتقدان و نامعتقدان به گزاره های دینی مجموعه اعتقادات و پیشفرضهای مشترکی داشته باشند که حالا بتوانند مقدمه بر برهان خداشناسی معتبری واقع شوند اما این امر غیر ممکن است.
فصل های این کتاب:
ماهیت خداوند (قبل از اثبات وجودش)
براهین خداشناسی: ادله ای در تایید وجود خداوند
مسئله شر. (مسئله ای علیه وجود خدا)
شناخت خدا بدون توسل به برهان (آیا اعتقاد به خدا نیاز به مبنا دارد؟)
زبان دین (چگونه معنادار درباره خدا سخن بگوییم؟)
فصل 9
(آیا خدا در امور زمینی دخالت میکند؟)
حیات پس از مرگ: آیا دلیلی برای امیدواری وجود دارد؟
(علم و دین باهم ناسازگارند یا سازگار؟)
(چگونه تنوع ادیان را تبیین کرد؟)
برای دانلود این جزوه به این مسیر بروید: جزوه فلسفه دین (خلاصه کتاب عقل و اعتقاد دینی)
سالهاست که با زبان انگلیسی دست به یقهام و بعد از مطالعه بیش از صدها کتاب گوناگون انگلیسی در حوزه گرامر به این نتیجه رسیدم که برای شروع زبان انگلیسی و حتی در حد پیشرفته در حوزه ریدینگ و ترجمه (چه فارسی به انگلیسی و چه انگلیسی به فارسی) همچنین شرکت در آزمونهای بین المللی همچون تافل و آیلتس به طور جدی خیلی از مطالبی که در صددرصد کتابهای موجود در بازار آمده نه تنها مورد استفاده قرار نمیگیرند بلکه یادگیری آنها باعث گیج شدن مخاطب میشود.
کسانی که میخواهند در حوزه ترجمه متون تخصصی و غیرتخصصی کار جدی خود را شروع کنند و یا قصد شرکت در کنکورهای ارشد و دکتری را دارند به خصوص با تمرکز بر قسمت درک مطلب با خواندن کتابهایی که در بازار ریخته جز اینکه پولشان را در جوی آب بریزند و بدتر از آن مغز خود را با مطالب متشتت و زائد بیمار کنند چیز دیگری عائدشان نمیشود. ما در اینجا با زبان خیلی ساده و روان که حتی برای یک دانشآموز دبیرستانی قابل فهم باشد کاربردیترین مطالب را با نظم خاصی خدمت شما ارائه میدهیم.
این را فراموش نکنید که نامها و عناوین گرامر هیچ نوع کمکی به شما نمیکند و تنهای تنها کاربرد عملیشان برای شما مهم است. پس بدون اینکه درگیر جداول و عناوین خاص و اینها شوید گرامر را خیلی راحتالحلقوم یاد بگیرید.
یادگیری زبان انگلیسی با محوریت زمانها
زمانها مهمترین بخش از یادگیری زبان انگلیسی محسوب میگردند که با فراگیری آنها و متعلقات آن میتوان در هر چهار بخش شنیدن Listening/ خواندن Reading/ نوشتن Writing/ صحبت کردن Speaking تخصص پیدا کرد بدون اینکه نیاز به خواندن بیشمار کتابها و شنیدن فایلهای صوتی باشد. فقط با تکرار آنها به صورت نوشتن و خواندن و گفتن میتوان به این توانایی دست یافت.
در این جزوه روشی به کار گرفته می شود که تاکنون در هیچ کتاب و آموزشی دیده نشده است. در این روش تمام نکات مهم و کاربردی گرامر زبان انگلیسی در ضمن زمانها و مرتبط با آنها آموزش داده میشود که با یادگیری و تکرار آنها به راحتی میتوان توانایی صحبت کردن و خواندن انگلیسی را به حد پیشرفته رساند. روش این جزوه روش سنتی است نه دستور گشتاری. مهم از یادگیری گرامر زبان این است که ما بتوانیم در همه بخشها از آن استفاده کنیم بنابراین هرکدام از روشهای سنتی و گشتاری ویژگیهای خاص خود را دارند.
در این جزوه استفاده از واژهها و اصطلاحاتی که یادگیری زبان انگلیسی را همیشه برای نوآموزان سخت میکند و باعث زده شدن از گرامر میشود خودداری میشود و با زبانی کاملا ساده و خودمانی آموزش داده میشود.
تمام کسانی که این جزوه را خریداری میکنند در وبسایت رسمی حمید خسروانی https://hamidkhosravani.ir/ تا هر زمانی که بخواهند سوالاتی که ضمن خواندن این جزوه برای آنها به وجود می آید را بپرسند و جواب مفصل و روشن آن را دریافت کنند.
زمانها در انگلیسی زمانی که «فعل» مطمح نظر (مورد توجه) باشد به طور کلی 12 مورد هستند. چهارتا مربوط به زمان حال، چهارتا مربوط به زمان گذشته و چهارتا مربوط به زمان آینده. اصطلاحا به این زمانها زمانهای «معلوم» می گویند. زمانهای «مجهول» که «مفعول» در آن مورد نظر است کلا 8 مورد است. سه تا مربوط به زمان حال، سه تا مربوط به زمان گذشته و دو مورد مربوط به زمان آینده که در مجموع 20 زمان هستند و شما ناچار به یادگیری و حفظ این زمانها هستید. در مورد یادگیری زمانها شما باید بر چهار نوع جمله که از هر کدام از این 20 زمان استخراج میگردد مسلط شوید.
نوع اول: شکل ساده جمله
نوع دوم: شکل سوالی
نوع سوم: شکل پاسخ به سوال
و نوع چهارم: شکل منفی جمله
این نکته را مد نظر داشته باشید که تمام نکات گرامری که کاربردی هستند و در عمل به کار ما میآیند حول محور همین زمانها و چهار قسم جمله آنها به شما توضیح داده می شود که با یادگیری آنها به راحتی میتوان به زبان انگلیسی سخن گفت و خواند و گوش داد.
برای مشاهده و خرید این جزوه روی این لینک کلیک کنید. گرامر کاربردی زبان انگیسی به زبان ساده
از این به بعد نوشتهها و جزوه های من را در وب سایت زیر پیگیری کنید:
.
.
.
برخی از دوستان برایشان محل سوال است که چرا برخی پستها را انگلیسی یادداشت میکنم با اینکه ظاهرا مخاطب انگلیسی زبانی ندارم. به دلایل زیر برخی پستها را انگلیسی مینویسم:
1. تمرین و تقویت رایتینگ خودم که به تبع آن دوستانی که سری به این پست ها میزنند برای آنها نیز هم تمرین ریدینگ و هم تمرین رایتینگ محسوب میشود.
2. تلاشی برای تجمیع کلمات تخصصی زبان انگلیسی فلسفه و کلام و عرفان اسلامی و محلی برای رجوع به آن.
3. در ضمن که گفته من مخاطب انگلیسی ندارم؟ شاید دارم. وُلا
4. محلی یرای رفع و حل مشکلات چکیده نویسی.
نکته: آیا من خیلی به انگلیسی مسلطم؟ و قصد فخرفروشی دارم؟ پاسخ هردو سوال منفی است. اگر من برای هر کاری که میکنم بخواهم این را در نظر میگیرم که آیا مخاطب گمان میکند که من مثلا ریا یا فخرفروشی کرده ام باید میرفتم در غارهای سفیدکوه زندگی میکردم و هیچ فعالیت اجتماعی نداشتم درحالی که همانند حضرت علامه طباطبایی (ره) قائلم که انسان واقعا و ذاتا و طبعا اجتماعی است به این معنی که تمام رشد و کمال او در گرو زیست اجتماعی است. بنابراین به این مسئله هرگز توجه نکرده ام و نمیکنم. همچنین شاید تسلط کافی بر زبان انگلیسی نداشته باشم ولی این دلیلی نیست که دست از تلاش بردارم.
.
Hi everyone. I want to introduce one book that is very practical and important for every researcher and student of Islamic philosophy, theology, mythology, theosophy, and so on. Pay attention that every religious study on Christianity or Jewry also needs this book because all of the Abrahamic religions have one essence and substance: "monotheism." Well, it's called "the study Quran" written by Seyyed Hossein Naser and his research team. Whereas he is one of the most critical thinkers of perennial wisdom and someone that study in this school has to have domination over all of the religions, even eastern school, so he is professional at the correct translation of the Holy Quran. They have used the best literary and mystical equivalents versus Quran verses. So when we want to write one English essay on those subjects, we can reference this book and find the match of our intended word. E.g. the word "motahharoon" in verse 80, "al-wagi ah" what is its equivalent? In most of the Quran translations comes the verb of to clean or to clear while in this book comes to pure, see: "none touch it, save those made pure." Other than its good syntax.
Hamid khosravani
When our mind becomes empty of any image or concept, on the other hand, with an open mind, all feelings and emotions created in our soul or heart also become destroyed. We are, and we become one evacuated existence. We are = ourselves. Pure Being. My mean of being means to be. In other words, or the better words we become = pure awareness. Pure intuition. Pure see. Pure insight. Well, so, what is god? Where is god in this debate? God is this pure intuition that we are and other things and existences. To Islamic philosophy, say 'a reality' or in the arabic language, say ' wāqiʿyatun mā.' in the persian language 'chizi'. Truth is the perception of that Self of reality is the reality, not that it be false or dreams. The Self of reality is god, not this god itself is one thing. God is Self of existent and Self of Being. But the vital matter is that being and fact are pure mind concepts we extract from external existences. In other words, our minds created them. They are creatures made of our mind's hand. God provided comes to our home that we are cleared and washed up of concepts like being and reality. we Continue this problematic debate. Wait.
Yes, I know that my English writing is weak. So only pay attention to my mean.
Hamid khosravani